وبلاگicon

ازدواج حضرت علی علیه السلام با حضرت فاطمه زهرا سلام علیها

دسته بندی محصولات

پشتيباني آنلاين

    پشتيباني آنلاين

درباره ما

     مجلهءحقیقت
    مجلهء حقیقت «تاسیس1384ش» دورهءجدید. از اینکه مجلهءحقیقت را انتخاب کردید خوشحالیم. مارا از آثار و نظرات سازندهء خود بهره مند کنید. majallehaqiqat.loxblog.com

لینک دوستان

امکانات جانبی

    فرم تماس با ما تماس با ما

ورود کاربران

    نام کاربری
    رمز عبور

    » رمز عبور را فراموش کردم ؟

عضويت سريع

    نام کاربری
    رمز عبور
    تکرار رمز
    ایمیل
    کد تصویری

آمار

    آمار مطالب آمار مطالب
    کل مطالب کل مطالب : 1252
    کل نظرات کل نظرات : 49
    آمار کاربران آمار کاربران
    افراد آنلاین افراد آنلاین : 1
    تعداد اعضا تعداد اعضا : 41

    آمار بازدیدآمار بازدید
    بازدید امروز بازدید امروز : 330
    بازدید دیروز بازدید دیروز : 239
    ورودی امروز گوگل ورودی امروز گوگل : 33
    ورودی گوگل دیروز ورودی گوگل دیروز : 24
    آي پي امروز آي پي امروز : 110
    آي پي ديروز آي پي ديروز : 80
    بازدید هفته بازدید هفته : 620
    بازدید ماه بازدید ماه : 3290
    بازدید سال بازدید سال : 145170
    بازدید کلی بازدید کلی : 481850

    اطلاعات شما اطلاعات شما
    آی پی آی پی : 3.147.75.46
    مرورگر مرورگر :
    سیستم عامل سیستم عامل :
    تاریخ امروز امروز :

خبرنامه

    براي اطلاع از آپدیت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین نطرات

    علی آقا محمدی - تشکر فراوان از آقای اسماعیلی بابت گزارش خوبشون - 1396/11/25
    فهیمی - سلام.مدت زیادی از فعالیت در مجله حقیقت دور بودم امروز دیدم مجله پرباری شده و مطالب بسیار مفید ارایه می شود. از دست اندر کاران و عزیزانی که زحمت میکشد کمال تشکر را دارم. - 1396/3/16
    mohseni - روحش شاد
    خداوند غریق رحمتش کند با این فعالیتهای ماندگارش
    امروز هرچه داریم از دست علمای خاضع و زحمت کش است
    همه مایه افتخار اسلام و مسلمین هستند. - 1395/10/4
    حیاتی - سلام استفاده کردیم عالی بود - 1395/2/25/majallehaqiq
    حیاتی - سلام تشکر از اطلاع رسانی جامع
    پاسخ: سلام سپاس از حسن نظرتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    نعمت الله کامرانی. - عرض سلام ،احترام وخسته نباشید

    برخودلازم میدانم از تمامی کسانی که باعث وبانی برگزاری این مراسم معنوی بودند ویادوخاطرات انشهدای بی شمع وچراغ را درخاطره ها طنین انداز نمودند تشکروقدردانی نمایم وخداقوت رانثارشان کنم.

    اجرکم عندالله
    پاسخ: سلام... سپاس از حسن نظر شما... - 1395/2/22/majallehaqiq
    محمد بیانی - عکس یاد گاری تان حرف نداشت اشنایان قدیمی در هم جمعند روح شهدا را هم خدا وند غریق رحمت .نماید
    پاسخ: ممنون از ارسال پیامتان... - 1395/2/22/majallehaqiq
    آریایی - ان شا الله تمام عاشقان و دوست داران اهل بیت ع بتوانند به سلامت به زیارت امام حسین ع مشرف شوند...
    و هر دو دولت عزیز و برادر ایران و عراق بتوانند در امر ورود و خروج زایران همکاری کنند.
    - 1394/9/7/majallehaqiq
    مجتبی عابدی - آقای اسماعیلی چرا مال امسال رو نمی زارین؟ - 1394/3/2/majallehaqiq
    مولامهدی گل یاس - یک منتقم از طواف حج می آید

    با اسب، و ذوالفقار کج می آید

    آمین خدا برای اللهم

    عجل ولیک الفرج می آید

    خیلی ممنون از شما همکار گرامی - 1392/10/19

ازدواج حضرت علی علیه السلام با حضرت فاطمه زهرا سلام علیها

فاطمه زهرا عليهاالسلام دختر پيغمبر اكرم و از بانوان ممتاز عصر خويش بود. پدر و مادرش از اصيل ترين و شريف ترين خانواده هاي قريش بودند .
از حيث جمال و كمالات معنوي و اخلاقي از پدر و مادر شريفش ارث مي برد. و به عاليترين كمالات انساني آراسته بود.
شخصيت و عظمت پيامبر اكرم روز به روز در انظار مردم بالا مي رفت و قدرت و شوكت او زيادتر مي شد به همين علت دختر عزيزش زهرا (عليها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قريش و رجال با شخصيت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاري مي كردند .
رسول خدا فاطمه را براي علي (عليه السلام) نگاه داشته بود و مايل بود از جانب او پيشنهاد شود. پيامبر از جانب خدا مأمور بود كه نور را با نور به ازدواج در آورد.
پيشنهاد به علي:
اصحاب رسول خدا احساس كرده بودند كه پيغمبر اكرم تمايل دارد فاطمه (عليها السلام) را با علي پيوند ازدواج دهد، ولي از جانب علي پيشنهادي نمي شد. يك روز عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ و گروهي ديگر كه پيامبر تقاضاي ازدواج آنها را رد كرده بود در مسجد گرد آمده بودند و از هر دري سخن مي گفتند. در اين بين سخن از فاطمه به ميان آمد. ابوبكر گفت: مدتي است كه اعيان و اشراف عرب فاطمه عليهاالسلام را خواستگاري مي نمايند اما پيغمبر اكرم پيشنهاد احدي را نپذيرفته و در جوابشان مي فرمايد: تعيين همسر فاطمه با خداست.براي همه روشن بود كه خدا وپيغمبر، فاطمه را براي علي عليه السلام نگاهداشته اند. سپس به «عمر» و «سعد بن معاذ» گفت: حاضريد به اتفاق هم نزد علي برويم و جريان را برايش تشريح كنيم و اگر به ازدواج مايل بود همراهيش كنيم؟! آنها از اين پيشنهاد استقبال و او را در اين كار تشويق كردند.
سلمان فارسي مي گويد: عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ بدين قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.علي (ع) فرمود: از كجا مي آييد و به چه منظور اينجا آمده ايد؟ ابوبكر گفت: يا علي تو در تمام كمالات بر سايرين برتري داري، و از موقعيت خود و علاقه ايكه رسول خدا به تو دارد كاملاً آگاهي. اشراف و بزرگان قريش براي خواستگاري فاطمه عليها السلام آمده اند ولي پيغمبر صلي الله عليه وآله دست رد به سينه همه زده و تعيين همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان مي كنم خدا و رسول، فاطمه را براي تو گذاشته اند. و شخص ديگري قابليت اين افتخار را ندارد.
افكار خفته بيدار مي شود:
اوضاع بحراني اسلام و گرفتاري ها و فقر اقتصادي مسلمين، چنان علي (ع) را مشغول ساخته بود كه به خواسته هاي دروني خويش و ازدواج و تشكيل خانواده هيچگونه توجه نداشت.
علي (ع) اندكي پيرامون پيشنهاد آنها تأمل و اطراف و جوانب قضيه را به خوبي بررسي نمود: تهيدستي خود و مشاهده گرفتاريهاي عمومي از يك طرف و فرا رسيدن زمان ازدواج وي از طرف ديگر(1). او بخوبي مي دانست كه اگر همسري چون فاطمه را از دست بدهد ديگر اين فرصت قابل جبران نيست.
علي (ع) به خواستگاري مي رود:
اين پيشنهاد علي را تحت تأثير قرار داد بطوريكه دست از كار كشيد و به منزل بازگشت. خود را شستشو داد، عباي تميزي بر تن كرد و به خدمت رسول اكرم شتافت. درب خانه را به صدا درآورد. پيغمبر به «ام سلمه» فرمود: در را باز كن. كوبنده در شخصي است كه خدا و رسول او را دوست دارند او هم خدا و رسول را دوست دارد. عرض كرد: يا رسول الله! پدر و مادرم فدايت، كيست كه نديده درباره اش چنين داوري مي كني؟ فرمود: اي ام سلمه! مردي دلاور و شجاع است او برادر و پسرعمويم و محبوب ترين مردم نزد من است. ام سلمه از جاي جست و در سراي را باز كرد. علي (ع) داخل منزل شد، سلام داد و در حضور پيغمبر نشست. از خجالت سرش را به زير انداخت، و نتوانست تقاضاي خويش را عرضه بدارد. مدتي هر دو خاموش بودند. بالاخره پيغمبر (ص) سكوت را شكست و فرمود: يا علي گويا براي حاجتي نزد من آمده اي كه از اظهار آن خجالت مي كشي؟ بدون پروا حاجت خود را بخواه و اطمينان داشته باش كه تمام خواسته هايت قبول مي شود.
عرض كرد: يا رسول الله پدر و مادرم فداي تو باد، من در خانه شما بزرگ شدم و از الطاف شما برخوردار گشتم. بهتر از پدر و مادر، در تربيت وتأديب من كوشش نمودي و به بركت وجود شما هدايت شدم. يا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنيا و آخرت من شما هستي. اكنون موقع آن شده كه براي خود همسري انتخاب كنم و تشكيل خانواده دهم، تا با وي مأنوس گردم و از ناراحتيهاي خويش بكاهم. اگر صلاح بداني و دختر خود فاطمه عليها السلام را به عقد من در آوري سعادت بزرگي نصيب من شده است.
رسول خدا كه در انتظار چنين پيشنهادي بود صورتش از سرور و شادماني بر افروخته شد، فرمود: صبر كن تا از فاطمه اجازه بگيرم. پيغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علي بن ابي طالب (ع) را به خوبي مي شناسي براي خواستگاري آمده است. آيا اجازه مي دهي ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سكوت كرد و چيزي نگفت. پيغمبر چون آثار خشنودى را درچهره او ديد گفت: الله اكبر و سكوت او را علامت رضايت دانست. (2)

توافق:
رسول اكرم (ص) پس ازكسب اجازه به نزد علي آمد و با لبي خندان گفت: يا علي! آيا براي عروسي چيزي داري؟ پاسخ داد: يا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من كاملاً اطلاع داريد. تمام ثروت من عبارت است از يك شمشير، يك زره و يك شتر.فرمود: تو مرد جنگ و جهادي و بدون شمشير نمي تواني در راه خدا جهاد كني، شمشير از لوازم و احتياجات ضروري تو است. شتر نيز از ضروريات زندگي تو محسوب مي شود، بايد به وسيله آن آبكشي كني و امور اقتصادي خود و خانواده ات را تأمين كني و براي اهل وعيالت كسب روزي نمايي و در مسافرت بارت را بر آن حمل كني، تنها چيزي كه مي تواني از آن صرف نظر كني همان زره است. منهم به تو سخت نمي گيرم و به همان زره اكتفا مي نمايم. يا علي آيا اكنون بشارتي به تو بدهم و رازي را برايت آشكار بسازم؟! عرض كرد : آري يا رسول الله، پدر و مادرم فدايت، شما هميشه نيك خوي و خوشزبان بوده ايد.
فرمود: پيش از آنكه به نزد من بيايي جبرئيل نازل شد و گفت: يا محمد! خدا ترا از بين مخلوقاتش
برگزيده و به رسالت انتخاب كرد. علي (ع) را برگزيد و برادر و وزير تو قرار داد. بايد دخترت فاطمه را به ازدواج او درآوري. مجلس جشن ازدواج آنان در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده است. خدا فرزندان پاك و نجيب و طيب و طاهر و نيكو به آنان عطا خواهد نمود يا علي هنوز جبرئيل بالا نرفته بود كه تو درب منزل را زدي (3)
خطبه عقد:
پيغمبر صلي الله عليه وآله فرمود: يا علي تو زودتر به مسجد برو و من نيز از عقب تو مي آيم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار كنيم و خطبه بخوانيم. علي (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حركت نمود. ابوبكر و عمر را در بين راه ملاقات كرد، آنها از جريان كار جويا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزويج كرد، هم اكنون پيامبر در راه است تا در حضور جمعيت، مراسم عقد و خطبه خواني را انجام دهد.
پيغمبر (ص) در حالي كه صورتش از سرور و شادماني مي درخشيد به مسجد تشريف برد، ‌و به بلال فرمود: مهاجر و انصار را در مسجد جمع كن. هنگامي كه مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثناي فرمود: اي مردم آگاه باشيد كه جبرئيل بر من نازل شد و از جانب خدا پيام آورد كه مراسم عقد ازدواج علي و فاطمه عليها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده كه در زمين نيز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگيرم. سپس نشست و به علي (ع) فرمود: برخيز و خطبه عقد را بخوان.
علي عليه السلام برخاست و فرمود: خدا را بر نعمت هايش سپاس مي گويم و شهادت مي دهم كه بغير از او خدايي نيست. شهادتي كه مورد پسند و رضايت او واقع شود. درود بر محمد صلي الله عليه وآله، درودي كه مقام و درجه اش را بالا برد. اي مردم! خدا ازدواج را براي ما پسنديده و بدان دستور داده است. ازدواج من و فاطمه را خدا مقدر كرده و بدان امر نموده است. اي مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول كرد. از آن حضرت بپرسيد و گواه باشيد.
مسلمانان به پيغمبر (ص) عرض كردند: يا رسول الله! فاطمه را با علي كابين بسته اي؟ رسول خدا پاسخ داد: آري ! پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا اين ازدواج را بر شما مبارك گرداند و در ميانتان دوستي و محبت افكند.
مذاكره عروسي:
علي عليه السلام مي فرمايد: حدود يك ماه طول كشيد و من خجالت مي كشيدم با پيغمبر درباره فاطمه صحبت كنم، ولي گاهي كه خلوت مي شد مي فرمود: يا علي چه همسر نيكو و زيبائي نصيبت شد؟ بهترين زنان عالم را تزويج تو كردم.
روزي برادرم عقيل پيش من آمد و گفت: برادر جان! من از ازدواج تو بسيارمسرور هستم. چرا از رسول خدا (ص) خواهش نمي كني كه فاطمه را به خانه ات بفرستد تا بوسيله عروسي شما، چشم ما روشن گردد؟ پاسخ دادم: خيلي ميل دارم عروسي كنم اما از رسول خدا خجالت مي كشم. عقيل گفت: تو را به خدا سوگند! هم اكنون با من بيا تا خدمت پيغمبر (ص) برويم. علي با برادرش عقيل آهنگ منزل رسول خدا نمودند. در بين راه به «ام ايمن» برخورد كرده جريان را برايش گفتند. ام ايمن گفت: اجازه بدهيد من با رسول خدا در اين باره مذاكره كنم.
ام سلمه و ساير زنان از قضيه خبردار شدند و خدمت پيغمبر صلي الله عليه و آله مشرف گشتند. عرض كردند: يا رسول الله! پدر و مادرمان به فدايت، براي موضوعي خدمت شما رسيده ايم كه اگر خديجه زنده بود چشمش بدان روشن مي شد. وقتي پيغمبر (ص) نام خديجه را شنيد اشكش جاري شد و فرمود: خديجه؟! كجا مانند خديجه پيدا مي شود؟ هنگامي كه مردم مرا تكذيب نمودند مرا تصديق كرد و براي ترويج دين خدا، اموالش را در اختيار من قرار داد. خديجه زني بود كه خدا بر من وحي فرستاد كه بدو بشارت دهم خانه اي از زمرد در بهشت بدو عطا خواهد كرد.

ام سلمه عرض كرد: پدرم و مادرم فدايت شود، شما هرچه درباره خديجه مي فرماييد صحيح است. خدا ما را با او محشور گرداند. يا رسول الله! برادر و پسر عموي شما ميل دارد همسرش را به منزل ببرد. فرمود: پس چرا خودش در اين باره صحبتي نمي كند؟ عرض كرد: از كمروئي اوست.پيغمبر (ص) به ام ايمن فرمود: علي را نزد من حاضر كن. وقتي علي (ع) خدمت پيغمبر مشرف شد فرمود: يا علي! آيا ميل داري همسرت را به منزل ببري. عرض كرد: آري يا رسول الله. فرمود: خدا مبارك كند، همين امشب يا فردا شب وسائل عروسي را فراهم مي كنم. سپس به همسرانش فرمود: فاطمه را زينت كنيد و خوشبويش نماييد و اطاقي را برايش فرش كنيد تا مراسم عروسي را برگزار كنيم (4). مراسم ازدواج برترين بندگان خداوند در روز اول يا ششم ذي الحجه (5) سال دوم يا سوم هجري انجام گرفت(6)
پي نوشت ها:
1 - ذخائر العقبي ص 26.
2- بحار الانوار ج 43 ص 127 ذخائر العقبي ص 29
3- بحار الانوار ج 43 ص 127
4- بحار الانوار ج 43 ص 130 ـ 132
5- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 349
6- بحار الانوار ج 43 ص 6 و 7

 

ایگاه اطلاع رسانی سازمان تلبیغات پایگاه اطلاع رسانی استا انصاریان-



 

کانال مهدوی و مذهبی

Get our toolbar!
کمپین وبلاگ نویسی امام علی النقی (علیه السلام)‍‍‍
مولامهدی گل یاس

تاریخ ارسال پست: ساعت: 1:36
برچسب ها : ,,,,
می پسندم نمی پسندم

مطالب مرتبط

بخش نظرات این مطلب


برای دیدن نظرات بیشتر روی شماره صفحات در زیر کلیک کنید

نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: